منم رفتم تو آب یه کم واسه خودم شنا کردم. زنعمو گفت: - من خسته شدم میرم آفتاب بگیرم. اون از آب اومد بیرون و رفت ساحل دراز کشید. من به نارینه گفتم: - می خوام برم دورتر. اینجا عمقش کمه. .
با سلام. من بیکار بودمو زن گرفتم. خونواده دختره هم مثل ما زندگی کمتر از عمولی داشتند. اونم مثل من پدر نداشت. فکر کردم می تونیم همو تو این سختیا خوشبخت کنیم و رفتم خواسگاری. .
Man To Ro Mikham Kamran Hooman Band نمره 20 کلاس رو نمی خوام,بهترین هوش و هواس رو نمی خوام,دختر خوشگل شهر پریا,اونکه جاش تو قصه هاست رو نمی خوام,چشای یه کمی شیطون نمی خوام,موهای خیلی پ From Fast Online Server آهنگ متن و دانلود و پخش آنلاین .
خلاصه فرداش صبح من و زن عمو رفتیم به یه پاساژ یه چند تا مغازه نگاه کردیم و آخرش رفتیم تو یه مغازه که مایو و شورت و کرست می فروخت. زن عمو چند تا مایو نگاه کرد بعدش 2 تا برداشت و گفت: برم پرو کنم.