تقویم هم به گفتهام اقرار میکند سوگند میخورد که نباشی بهار نیست (هدیه ارجمند) امام زمان(عج)-مناجاتی دعای مردم شب زنده دار میگیرد همیشه از سر اخلاص، کار میگیرد ره گلوی مرا اشک شوق باز نکرد .
معنای این قصیده مگر انتظار نیست؟ روزی ظهور میکنی و میرسد بهار اما به ماه و سال و زمان اعتبار نیست تقویم هم به گفته من اعتراف کرد سوگند میخورد که نباشی بهار نیست هدیه ارجمند سواران خراسانی .
سوگند می خورم که عبادت گرفت کام. حور و ملک، فقیر و غنی انس و جان همه. کردند بر زیارت قبر تو ازدحام. این غم کجا برم به که گویم که بهر تو. در حبس تیره فرق نمی کرد صبح وشام. زنجیر ها به پیکر پاکت گریستند .
احساس می کنم که نباشی بهار نیست. شعری میان دفتر این روزگار نیست. معطوف می شود به شما حس واژه ها. آقا خودت بگو مگر این افتخار نیست؟ من با سروده های همه شرط بسته ام. بیتی بدون نام شما ماندگار نیست .
بیحرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست باور کنید که پاسخ آیینه سنگ نیست سوگند می خورم به مرام پرندگان در عرف ما، سزای پریدن تفنگ نیست با برگ گل نوشته به دیوار باغ ما وقتی بیا که حوصلهی غنچه تنگ نیست